امام جعفر صادق (ع) : «ان الله عز و جل إذا أحب عبدا فعمل قليلا جزاه بالقليل الكثير». چون خداي تعالي بنده اي را دوست دارد و او عمل كوچكي انجام دهد ، خدا او را پاداش بزرگ دهد . (اصول كافي ، ج 3 ، ص 137 – 138)
  

بازگشت به لیست

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

یازدهم شعبان

ولادت فَلْقَةُ القمر حضرت علی اکبر علیه السّلام

در سال 33 هجری ( ایّام خلافت عثمان ) در خانۀ أباعبدالله الحسین علیه السّلام فرزندی به دنیا آمد که شبیه ترین مردم به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بود . پدرش سیّدالشّهداء علیه السّلام نام او را « علی » گذارد . نام سه نفر از اولاد امام حسین علیه السّلام را « علی » ذکر نموده اند : علی اکبر ، علی اوسط ، علی اصغر و فرزندان دیگر را : عبدالله ، جعفر ، محمّد و از دختران : سکینه و فاطمه را ذکر کرده اند .

و امّا اینکه فرزند بزرگتر ( علی اکبر ) کدام یک از فرزندان امام حسین علیه السّلام بوده ، در بین محدّثین و مورّخین اختلاف است . بعضی مانند شیخ مفید (ره) در ارشاد و ابن طاووس (ره) در ربیع الشّیعه بر این عقیده هستند که علی اکبر ، امام سجّاد علیه السّلام می باشد و آن جوانی که از امام حسین علیه السّلام در کربلا شهید شد ، از امام سجّاد علیه السّلام کوچکتر بوده است .[1] ولکن مشهور در بین علمای شیعه و سنّی این است که امام سجّاد علیه السّلام کوچکتر بوده ، مرحوم عبدالرّزاق مقرّم در کتاب علی اکبر علیه السّلام ، ار چندین مصدر شیعه و سنّی ثابت می کند که علیّ شهید در کربلا از امام زین العابدین علیه السّلام بزرگتر بوده است .[2]

ایشان در آن کتاب از الحدائق الوردیه نقل می کند که حضرت علی اکبر علیه السّلام در سال 33 هجری ، دو سال قبل از قتل عثمان ، به دنیا آمد .[3] پس با توجّه به اینکه عثمان در سال 35 هجری کشته شده و فاجعۀ کربلا در ابتدای سال 61 هجری اتفاق افتاد - اگر این تاریخ را بپذیریم - علی اکبر علیه السّلام در هنگام شهادت حدود 27 سال داشته است . البته بعضی سنّ آن بزرگوار را 18 ، 19 و 25 سال هم ذکر کرده اند .

حسب و نسب حضرت علی اکبر علیه السّلام

پدر بزرگوارش سیّدالشّهداء أباعبدالله الحسین علیه السّلام و مادر گرامیش لیلی دختر أبومرّة بن عروة بن مسعود ثقفی است . أبومره در زمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم به دنیا آمد و لذا جزو صحابۀ پیامبر شمرده نشده ولکن پدرش ( عروة بن مسعود ثفقی ) که جدّ اعلای حضرت علی اکبر علیه السّلام از طرف مادر می شود ، از صحابۀ بزرگ پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نام برده شده است . [4]

عروة بن مسعود از اهل طائف بود و یکی از سادات اربعۀ در اسلام می باشد ، چنانکه در روایتی از ابن عبّاس چنین نقل شده که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند : چهار نفر ، از سادات و بزرگان اسلام هستند : بُشربن هلال عبدی ، عدی بن حاتم طایی ، سراقة بن مالک و عروة بن مسعود . [5] وی در سال نهم از هجرت بعد از رجوع پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم از طائف و قبل از رسیدن آن حضرت به مدینه ، خدمت پیامبر رسید و اسلام آورد . بعد از اسلام آوردنش تصمیم گرفت که به سوی قوم و قبیله اش برگردد و آنها را به سوی اسلام دعوت کند . رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند : آنها تو را می کشند . عرض کرد : ( من در نزد آنها چنان هستم که ) اگر خواب هم باشم آنها ( احترام می کنند و ) مرا بیدار نمی کنند و بنابر نقلی دیگر گفت : آنها مرا از چشمان خودشان هم بیشتر دوست دارند . [6] پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم که چنین دیدند به او اجازۀ رفتن دادند .

او بر خلاف آنچه که فکر می کرد ، قومش با او مخالفت کردند و از او پیروی نکردند . وی نیز برای اینکه اسلامش را به آنها ابراز کند ، صبح بعد از طلوع فجر بر بالای خانه اش رفت و با صدای بلند اذان گفت . در حال اذان گفتن بود که مردی از قبیله اش به سوی او تیری پرتاب کرد و او را به قتل رساند .

هنگامی که خبر کشته شدن عروه به پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم رسید ، آن حضرت فرمودند : مَثل عروه مَثل صاحب یس است که قومش را به سوی خدا دعوت کرد ولی آنها متابعت از او نکردند و او را کشتند . بعد از کشته شدن عروه عدّه ای از بزرگان و اشراف ثقیف به دین اسلام گرویدند و پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم آنها را احترام و اکرام کردند . با اسلام آوردن آنها جماعت زیادی از عرب فوج فوج به دین مقدّس اسلام پیوستند . [7]

مقصود از صاحب یس که در روایت آمده حبیب بن اسرائیل معروف به حبیب نجّار یا مؤمن آل یس است که در سورۀ یس ، ذیل آیۀ : « وَ جَاءَ مِنْ أَقْصَی الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسعَی قَالَ یَقَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسلِینَ » [8] ذکر شده است و به همین جهت که داستان او در این سوره آمده ، به او صاحب یس گفته شده است .

و از جمله مناقب جناب عروة بن مسعود این است که در روایتی رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم  او را شبیه ترین مردم ( از لحاظ ظاهری ) به عیسی بن مریم علی نبیّنا و آله و علیه السّلام معرّفی کرده اند . [9]

کنیه و فرزندان حضرت علی اکبر علیه السّلام

کنیۀ آن جناب برطبق فرمایش امام صادق علیه السّلام که در زیارت آن حضرت بیان می فرمایند « أباالحسن » می باشد . و از این زیارت استفاده می شود که آن جناب ازدواج کرده بوده و فرزندی به نام « حسن » داشته است .

مرحوم بیرجندی در کتاب کبریت احمر می فرماید : آن حضرت را أمّ ولدی بود و از او پسری داشتند و بعد از واقعۀ کربلا امام زین العابدین علیه السّلام آن أمّ ولد را تزویج نمودند و اگر چه اسم آن پسر در روایات نیست ولکن از باب اینکه کنیۀ علی اکبر علیه السّلام أبوالحسن در زیارات آمده است ، می توان استظهار نمود که آن پسر مسمّی به اسم عمویشان حضرت امام مجتبی علیه السّلام بوده است . [10]

همچنین در زیارت واردۀ از امام صادق علیه السّلام می خوانیم : « صَلی اللهُ عَلیكَ وَ عَلی عِترَتِكَ وَ أَهل بَیتِكَ وَ آبائِكَ وَ أَبنائِكَ وَ أُمَّهاتِكَ الأَخیارِ ... » .[11] و لفظ « أبناء » که به صورت جمع آمده ، در زیارت دلالت دارد بر این که آن حضرت حتّی بیشتر از دو فرزند داشته است ، والعلم عند الله .

فضائل و مناقب شهزاده علی اکبر علیه السّلام

حضرت علی اکبر علیه السّلام جوانی زیبا و خوش صورت و دارای زبانی گویا و دلنشین ، همراه با صفات و اخلاق حمیده و نیکویی بوده است . چنانکه پدرش سیّد الشّهداء علیه السّلام در روز عاشورا هنگامی که آن نازنین جوان عازم میدان شد و از پدر اذن میدان گرفت ، با نگاهی مأیوسانه و چشمانی پر از اشک ، رو به جانب آسمان کرد و گفت :

 « اللهم أشهدْ عَلی هوُلاء القوم فَقَدْ بَرَزَ اِلیهِم غُلامٌ أشبه النّاسِ خَلقاً وَ خُلقاً وَ مَنطقاً بِرَسُولِک »[12] ؛ پروردگارا ! گواه باش بر این قوم که جوانی به سوی آنها می رود که شبیه ترین مردم است در خلقت و خُلق و گفتار با پیغمبر تو .

از این کلام حضرت استفاده می شود که جناب علی اکبر علیه السّلام هم از لحاظ ظاهری ( قیافه و صورت و سخن گفتن ) و هم از لحاظ صفات باطنی ، در مرتبۀ بالایی از کمالات قرار داشته که می فرماید شبیه ترین مردم است به پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم . چرا که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم اشرف کائنات و اشرف مخلوقات عالم است و به او خطاب « وَ إنّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ » [13] ؛ و بدرستی که تو دارای خُلق والایی هستی ، شده است .

در دنبالۀ فرمایش امام حسین علیه السّلام چنین آمده که :« وَ کُنّا أذَا إشْتَقنَا إلَی نَبِیّکَ نَظَرنَا إلیْه » [14] ؛ و هر زمان که ما مشتاق دیدار پیامبرت می شدیم ( دلمان برای پیامبرت تنگ می شد ) به سوی علی اکبر علیه السّلام نگاه می کردیم ، ( زیرا که او آئینۀ تمام نمای رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بود ) .

مرحوم محدّث قمّی طاب ثراه می فرماید : آن جناب در تمام محامد و محاسن معروف بود ، چنانکه أبوالفرج از مغیره روایت کرده که یک روز معاویه در ایّام خلافتش گفت : سزاوارترین مردم به امر خلافت کیست ؟

گفتند : جز تو کسی را سزاوارتر نمی دانیم . معاویه گفت : چنین نیست ، بلکه سزاوارترین شخص برای خلافت ، علی بن الحسین است که جدّش رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم است و شجاعت بنی هاشم و سخاوت بنی أمیّه و حُسن منظر و فخر و فخامت ثقیف را در خود جمع کرده است . [15]

و در جای دیگر می فرماید : آن بزرگوار عمر شریف خود را صرف عبادت و زهد و اطعام مساکین و اکرام میهمانان می کرد . با همۀ مردم خوش خلق و به همه انفاق می کرد ... . در زیارتش می خوانیم « ... فَلَمْ تَتَمَتَّعْ مِنَ الدُّنْيا اِلاّ باِلْعَمَلِ الصّالِحِ وَلَمْ تَتَشاغَلْ اِلاّ بِالْمَتْجَرِ الرّابِحِ » ؛ بهره اش از دنیا فقط عمل صالح و تجارتی که مفید برای آخرت باشد ، بود . [16]

أبوالفرج اصفهانی در کتاب مقاتل الطّالبیین می نویسد : جناب علی اکبر علیه السّلام احادیثی از جدّش أمیرالمؤمنین علیه السّلام روایت کرده است . أمیرالمؤمنین علیه السّلام در سال چهلم از هجرت به شهادت رسیدند و اگر گفتیم سنّ حضرت علی اکبر علیه السّلام در هنگام شهادت 25 سال بوده ( و اواخر خلافت عثمان در سال 35 هجری به دنیا آمده ) عمر آن حضرت در هنگام شهادت جدّش 5 سال بوده است . و این مطلب دلالت می کند بر اینکه آن سرور از همان زمان طفولیّت دارای علم و کمالات وافری بوده است . [17]

منبع : maktabosadegh.com



. ارشاد : 2 / 135 ، نقد الرّجال : 3 / 249 ( به نقل از ربیع الشّیعه )[1]

. علی اکبر علیه السّلام ( مقتل مقرّم ) : 12 و 13 و 16 - 19[2]

. همان : 12[3]

. استیعاب إبن عبدالبر : 4 / 1755[4]

. أسدالغابة : 1 / 192 [5]

. السّیرة الحلبیّة : 3 / 241 [6]

. اعلام الوری : 1 / 249 ، 250 ، الدّرالمنثور : 5 / 262[7]

. سورۀ یس : آیۀ 20[8]

. استیعاب إبن عبد البر : 3 / 1067[9]

. کبریت احمر : 383 و 384[10]

. بحارالأنوار : 101 / 186 [11]

. لهوف : 112 ، بحارالأنوار : 45 / 42 [12]

. سورۀ قلم : آیۀ 4[13]

. لهوف : 112 ، بحارالأنوار : 45 / 42[14]

. مقاتل الطّالبیین : 52 ، منتهی الآمال : 1 / 689 ( در احوالات حضرت علی اکبر علیه السّلام )[15]

. منتهی الآمال : 1 / 693[16]

. مقاتل الطّالبیین : 52 [17]


تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مکتب الصادق می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است

www.armansepehr.com