بسم الله الرّحمن الرّحیم
دهم ماه مبارک رمضان
وفات أمّ المؤمنین حضرت خدیجۀ کبری سلام الله علیها
حضرت خدیجۀ کبری علیها السّلام 15 سال قبل از عام الفیل به دنیا آمد و در دهم ماه مبارک رمضان در سنّ 65 سالگی از دنیا رحلت فرمود و در قبرستان حجون مکه به خاک سپرده شد . [1] این قول بنابر نقل 45 روز بعد از رحلت جناب أبوطالب علیه السّلام می باشد . اقوال دیگر در رحلت آن حضرت عبارت است از : 23 رجب ، 27 رجب ، آخر رجب ، اول ماه رمضان و 12 ماه رمضان ، سه روز بعد از رحلت حضرت أبوطالب علیه السّلام و به قولی یک ماه و به قولی 45 روز و به قولی 50 روز بوده است .
بعد از رحلت جناب خدیجه علیها السّلام و حضرت أبوطالب علیه السّلام چنان غم و اندوه بر دل رسول خدا صلّ الله علیه و آله و سلم نشست که تا مدتی خانه نشین شد و از خانه کمتر بیرون می آمد و به همین جهت آن سال را عام الحزن نامدیند .[2]
حسب و نسب حضرت خدیجۀ کبری سلام الله علیها
پدرش خویلد بن أسد بن عبدالعزّی از بزرگان و اشراف قریش بوده ، به گونه ای که سخنش مورد قبول همه و اوامر و نواهیش را اطاعت می کردند . [3] عبد العزّی برادر عبد مناف ( از اجداد رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم ) می باشد و پدرشان قصیّ بن کلاب جدّ چهارم پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم است .
مادر گرامی حضرت خدیجه سلام الله علیها فاطمه دختر زائدة بن اصم می باشد و مادر او ( جدّۀ حضرت خدیجه علیها السّلام ) حاله یا هاله دختر عبد مناف بن حارث است که اجدادش به لوی ّ بن غالب ( که از اجداد رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم است ) می رسد .[4] بنابراین حسب و نسب حضرت أمّ البنین خدیجۀ کبری سلام الله علیها به بزرگترین و شریفترین طایفۀ قریش که اجداد پاک و مطهّر رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم است بر می گردد .
همسرش اول مخلوق عالم انوار و بهترین و شریفترین انسانها و افضل همۀ انبیا و رسل حضرت خاتم الأنبیاء و المرسلین محمّد بن عبدالله است . حضرت خدیجۀ کبری سلام الله علیها نخستین همسر پیامبر خدا صلّی اله علیه و آله و سلم بود و قریب به 25 سال در کنار آن حضرت زندگی کرد [5] و تا آن مخدَّره زنده بود نبی گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلم همسری اختیار نفرمود .
در کرامت و بزرگواری آن بانو همین بس که آن حضرت صدّیقۀ کبری زهرای مرضیّه ، أمّ الأئمّة المعصومین و همسر مولی الموحّدین و جدّۀ حضرات معصومین علیهم السّلام است . که این مطلب حاکی از یک مقام و منزلت خاصّی می کند که آن مخدَّره در نزد خداوند متعال داشته و لیاقت پیدا کرده که ظرف برای امامت أئمّۀ معصومین علیهم السّلام واقع شود .
فضائل و مناقب آن بانوی مکرّمه
1- سبقت او در اسلام :حضرت خدیجۀ کبری علیهاالسّلام در بین زنها اولین زنی بود که به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم و نبوّت و رسالت آن حضرت ایمان آورد و ایمان خود را اظهار کرد ، چنانکه در روایتی از ابن عبّاس چنین نقل شده که گفت : اول کسی که از مردها به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم ایمان آورد علی بن أبیطالب علیه السّلام و از زنها جناب خدیجۀ کبری علیهاالسّلام بود . [6]
2- بهترین زنهای بهشت : آن بانو در بین زنهای بهشت از بهترین و با فضیلت ترین آنها شمرده می شود ، چنانکه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم فرمود : « أفضَلُ نِسَاءِ الجنَّةِ أربَعٌ » ؛ بهترین زنهای بهشت چهار نفر می باشند : خدیجه بنت خُوَیلد ، و فاطمه بنت محمّد صلّی الله علیه و آله و سلم ، و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم ( زن فرعون ) . [7] و در روایت دیگری فرمود : بهشت مشتاق دیدار این چهار زن می باشد . [8]
3- سلام رساندن خدا به او : از فضائل و مناقب آن بزرگوار اینکه گاهی اوقات که جبرئیل بر رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم نازل می شد ، از جناب خدیحه علیهاالسّلام سؤال می کرد و جویای حال او می شد ، چون آن حضرت را نمی یافت ، عرضه می داشت : « إذَا جَائَتْ فَأخْبَرَهَا أنّ رَبَّهَا یَقْرَؤُهَا السّلامَ » ؛ وقتی که آمد به او خبر دهید که پروردگارش به او سلام می رساند . و همچنین در شب معراج هنگام برگشتن ، رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم به جبرئیل فرمود : آیا حاجتی داری ؟ جبرئیل گفت : به خدیجه از طرف خدا و من سلام برسان . [9]
4- اموال خدیجه سلام الله علیها و بخشش او به رسول خدا صلّی الله علیه و آله وسلّم: از جمله مطالب مهمّی که در باب فضائل جناب خدیجۀ کبری علیها لسّلام مطرح است ، مسئله مال و اموال آن جناب می باشد که اگر مال آن حضرت نبود دین مقدّس اسلام و شریعت محمّدی صلّی الله علیه و آله و سلّم پابرجا و استوار نمی شد ، چنانکه در روایتی رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود : « مَا قَامَ وَ لا إسْتَقَامَ دِینِی إلّا بِشَیْئَیْنِ » ؛ دین من محمن و استوار نشد مگر به دو چیز : مال خدیجه و شمشیر علی بن أبیطالب علیه السّلام .[10]
از تاریخ و روایات چنین استفاده می شود که آن بانو ثروتمندترین شخص روزگار خود بوده و دارای مال و اموال و غلامان زیادی بوده است ، چنانکه نقل شده است که آن مخدّره از ظروف طلایی ... طشت طلا و 100 طشت نقره و 100 ابریق طلایی و از غلامان و کنیزان 160 غلام و کنیز و از گاو و گوسفند و شتر و زیور آلات و چیزهای دیگر الی ماشاءالله ذکر کرده اند و بعضی گفته اند حدود 80 هزار شتر داشته که آنها را برای مسافرت از شهری به شهری دیگر کرایه می داده است . [11]
این بانوی بزرگ اسلام با این اقتدار مالی که داشت حاضر شد با مردی که به حسب ظاهر از لحاظ مالی فقیر بود ازدواج کند و در همان ابتدای ازدواج و مراسم خواستگاری به عموی خود گفت : « إنَّ هَذِهِ جَمِیعهَا هَدیّةٌ لَهُ وَ هِیَ مِلْکُهُ یَتَصَرَّفُ فیها کَیفَ شَاءَ » ؛ تمام مال و اموالم را به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بخشیدم و مِلک او کردم که به هرگونه خواست در آنها تصرّف کند ، « فَقَدْ وَهَبْتُهُ لِمُحَمَّدٍ صَلّی الله عَلیهِ وَ آلِه وَ سَلّمَ إجْلالاً وَ إعْظَامَاً لَهُ » [12], به تحقیق این بخشش من فقط از روی احترام و اجلال به محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم است ( و هیچ گونه توقّع و انتظاری از او ندارم ) .
5- بیعت او با أمیرالمؤمنین علیه السّلام : جناب خدیجۀ کبری علیهاالسّلام اولین زنی بود که ایمانش با قبول ولایت أمیرالمؤمنین علیه السّلام به درجۀ کمال رسید . روزی پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم حضرت خدیجه علیهاالسّلام را خواست و در کنار خود نشانید و فرموود : این جبرئیل است و می گوید : برای اسلام شروطی است که عبارتند از : اقرار به یگانگی خداوند متعال ، اقرار به رسالت رسولان ، اقرار به معاد و اصول این شریعت و احکام آن ، اطاعت از أولی الأمر و أئمّۀ طاهرین و برائت از دشمنان ایشان .
حضرت خدیجه علیها السّلام به همّ آنها اقرار نمود و أئمّۀ طاهرین علیهم السّلام بخصوص أمیرالمؤمنین علیه السّلام را تصدیق کرد . سپس رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم دست خود را باز کرد و دست أمیرالمؤمنین علیه السّلام را در دست خود گذاشت و به جناب خدیجه علیهاالسّلام فرمود دست خود را بالای دست علی علیه السّلام قرار بده و فرمود : « یا خدیجه ! هَذا علیٌ مَولاکِ وَ مَولَی المُؤمِنِینَ وَ إِمَامُهُم بَعْدِی » ؛ ای خدیجه ! این علی مولای تو و مولای مؤمنان و امام ایشان بعد از من است . جناب خدیجه علیهاالسّلام قبول و تصدیق نمود و بدین تربیب با أمیرالمؤمنین علیه السّلام بیعت نمود . [13]
وصایای حضرت خدیجه علیهاالسّلام در هنگام وفات
آن حضرت هنگام رحلت چند وصیّت به پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نمود ، و با آن همه فداکاری و انفاق مال ، به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم عرضه داشت : یا رسول الله ! مرا ببخشید که در حقّ شما کوتاهی کردم . پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند : حاشا و کلا ! من از شما تقصیری ندیدم ، بلکه منتهای سعی و کوشش خود را در حق من نمودی . شما در خانۀ من زحمات زیادی را متحمّل شدی ، اموالت را در راه خدا بذل و بخشش نمودی .
آنگاه جناب خدیجه علیهاالسّلام عرض کرد : یا رسول الله ! شما را وصیّت می کنم به این دختر _ و به حضرت زهرا سلام الله علیها اشاره نمود _ « فَإِنّهَا غَرِیبةٌ مِن بَعْدِی فَلا یُؤذِیهَا أحَدٌ مِن نِسَاءِ قُرَیْش » ؛ این دختر بعد از من یتیم و غریب است ، مبادا کسی از زنهای قریش او را اذیت کند ، « وَ لا یَصحن فِی وَجْهِهَا وَ لا یرینها مَکْروهَا » ؛ کسی به صورت او لطمه ای نزند و به روی او داد نزند و مکروهی نبیند .
سپس عرضه داشت : و اما وصیّت سومم را به دخترم فاطمه می گویم تا او به شما بگوید ، زیرا من از شما حیا می کنم . رسول خدا صلّی الله علیه و آله وسلّم از جا بلند شد و از حجره بیرون رفت . حضرت خدیجه علیهاالسّلام دخترش فاطمه علیهاالسّلام را صدا زد و فرمود : ای حبیبۀ من و ای نور چشم من ! به پدرت از طرف من بگو : من از قبر می ترسم ، از شما تقاضا دارم آن عبا و ردایی که در هنگام نزول وحی بر بدن مبارکتان بود را جزو کفن من قرار دهید و مرا با آن کفن و دفن کنید .
حضرت زهرا سلام الله علیها تقاضای مادرش را به پدر بزرگوارش رساند و آن حضرت ردای خودش را به او داد تا به مادرش بدهد . جناب خدیجه علیهاالسّلام با دیدن آن جناب خیلی خوشحال و مسرور گشت . رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم هنگامی که خواست آن بانو را کفن کند جبرئیل امین از طرف خدا نازل شد و عرض کرد :
یا رسول الله ! به درستی که خدا سلام می رساند و می فرماید : ای محمّد ! کفن خدیجه از بهشت باید بوده باشد و من آن را به او هدیه می کنم . پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم ابتدا بدن مطهّر جناب خدیجه علیهاالسّلام را به ردای شریفشان کفن کرد و سپس با آن کفنی که جبرئیل از بهشت آورده بود کفن نمود . بدین ترتیب حضرت خدیجۀ کبری سلام الله علیها با دو کفن از این دنیا رحلت فرمود : یک کفن از طرف خدا و یک کفن از طرف رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم . [14]
منبع : maktabosadegh.com
[1] . مسارالشّیعه : 22 ، بحارالأنوار : 16 / 13 ، شجرۀ طوبی : 2 / 233
[2] . بحارالأنوتار : 19 / 21
[3] . طبقات ابن سعد : 8 / 14
[4] . الأنوار السّاطعه : 7 – 9
[6] . بحار الآنوار : 16 / 1 و 26
[7] . خصال : 1 / 206 ، بحار الأنوار : 16 / 2 ح 3
[8] . بحارالأنوار : 43 / 53
[9] . تفسیر عیاشی : 2 / 279 ح 12
[10] . شجرۀ طوبی : 2 / 233
[11] . شجرۀ طوبی : 2 / 233
[12] . بحارالأنوار : 16 / 71
[13] . بحارالأنوار : 18 / 232 ح 75
[14] . شجرۀ طوبی : 2 / 234 و 235