دعا و حقيقت آن
آیت الله العظمی الهی
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلّی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین من الان الی یوم الدین
قرآن کریم میفرماید:﴿أدعوا الله﴾ [1] دعا کنید و از خدا بخواهيد؛ زیرا دعا روح عبادت است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میفرماید: «الدعاء مخّ العبادة»[2]؛ دعا مغز و روح عبادت است و حقيقت دعا از خدا خواستن است و در برخی از روایات چنين تعبیر شده كه:«الدعاء هو العبادة»[3]؛ دعا همان عبادت است. عبادت از آنِ خدا و مخصوص اوست، دعا نيز كه همان عبادت است چنين میباشد؛ يعني انسان بايد تمام حوائج و خواستههايش را از خدا بخواهد، زيرا اين مطلب مسلَم و وجداني است كه انسان باید از کسی درخواست نماید که قادر بر برآوردن خواستۀ اوست[4] و او کسی نیست جز ذات اقدس احدیت كه خالق کلّ شیء و قادر علی کلّ شیء است. همو که مالک حوائج سائلین[5] است خود می فرماید: ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ﴾ [6]، اگر میخواهید به مقصد و مقصود نائل آیید دعا كنيد. از این عبارت معلوم میشود که انسان، تشنه و سرگشته است، به این در و آن در میزند، به شرق و غرب میرود تا راه نجاتی بیابد، در اين هنگام است که خدای هستی، ندای درون میدهد كه: ای بندۀ من، بیا! «أَنَا جَلِيسُ مَنْ ذَكَرَنِي»[7] ؛ من همنشین آن كسي هستم كه مرا ياد كند.
حقیقت عبادت که اتصال است نيز با انابه و درخواست محقق میشود. ارتباط که برقرار نباشد اعتنا و التفات حضرت حق نيز نخواهد بود. و این یک قانون مسلّم است، وقتی شخص، خود را به عمد و عناد از دیگری دور میکند، اعتنا و توجه طرف مقابل نيز ديگر معنا نخواهد داشت. چنانكه میفرماید: ﴿فاذکرونی اذکرکم﴾[8]؛ مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم،﴿قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ﴾[9]؛ حبیب من! به مردم بگو: اگر دعاهايتان نباشد ما هيچ اعتنايي به شما نمیکنیم، بخواهيد تا اعطا کنیم.
عاقبت كساني كه دعا نمیکنند
و البته وای به آن لحظهای که انسانِ سراسر احتیاج و فقر، در عین گرفتاری و بیچارگی، از عبادت پروردگار سرباز زند و به تعبیر امیرمؤمنان علی علیه السلام که مي فرمايد: «ما لإبن آدم و الفخر، اوله نطفة و آخره جیفة»[10] فخرفروشی کند. در قرآن كريم خداوند متعال در مورد چنین افراد میفرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي﴾؛ آنهايي كه تكبر میکنند از عبادت من، يعني چيزي از من نمیخواهند،[11] استعلاء و استکبار دارند و میگویند ما خودمان قائم به خودمان هستيم، چه احتياجي به خداوند داريم! ﴿سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ﴾[12] به زودي وارد جهنم میشوند.
یکی از آثار ورود در جهنم فراق و جدائی از محبوب است و یکی از آثار خلود در بهشت ارتباط و توجه به اوست. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در دعای کمیل میفرماید: «يا اِلهي وَ رَبّي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلايَ! لاِيِّ الاُْمُورِ اِلَيْكَ اَشْكُو وَ لِما مِنْها اَضِجُّ وَ اَبْكي؟! لاِليمِ الْعَذابِ وَ شِدَّتِهِ اَمْ لِطُولِ الْبَلاءِ وَ مُدَّتِهِ؟! فَلَئِنْ صَيَّرْتَني لِلْعُقُوباتِ مَعَ اَعْدآئِكَ وَ جَمَعْتَ بَيْني وَ بَيْنَ اَهْلِ بَلائِكَ وَ فَرَّقْتَ بَيْني وَ بَيْنَ اَحِبّائِكَ وَ اَوْليائِكَ، فَهَبْني يا اِلهي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاىَ وَ رَبّي صَبَرْتُ عَلي عَذابِكَ فَكَيْفَ اَصْبِرُ عَلي فِراقِكَ؟ وَ هَبْني صَبَرْتُ عَلي حَرِّ نارِكَ فَكَيْفَ اَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ اِلي كَرامَتِكَ؟»«اي پروردگار و آقاي من! براي كدام يك از امور به سوي تو شكوه كنم؟ و براي كدام يك از آنها ناله و گريه كنم؟ به خاطر سختي عذاب يا طولاني بودن بلا؟ پس اگر مرا براي مجازات كردن، با دشمنانت و اهل بلا جمع كني و از دوستان و اوليائت جدا كني، چه كنم؟ اي خدا و آقاي من! گرفتم اينكه بر عذاب تو صبر كردم، امّا دوري و فراق تو را چگونه تحملکنم؟ و گرفتم اينكه حرارت آتش تو را تحمل كردم، امّا دوری از كرامت و بزرگواري تو را چه كنم؟»
علت مستجاب نشدن دعا
در اينجا سوالي مطرح است: چرا با اینکه خداوند متعال میفرماید: ﴿بخوانید مرا تا اجابت كنم شما را﴾ همیشه دعا مستجاب نمیشود؟ در پاسخ اين سوال بايد گفت: اولاً اصلِ همین دعا کردن را خیلیها توفیقش را ندارند و خودِ همین توفیق دعا، مرحلهای مهم از استجابت است. چنانكه قبلاً به آن اشاره كرديم كه خداوند متعال میفرماید: ﴿قل ما يعبأ بكم ربي لو لا دعائكم﴾ اگر دعاهايتان نباشد پروردگار من هيچ توجهي به شما نمیکند. ولذا يكي از علل مستجاب نشدن دعا، اهل دعا نبودن است.[13]
ثانیاً: خیلی چيزها را كه خدا مستجاب نمیکند علتش آن است كه مصلحت نبوده و چه بسا در وجودش مفاسدي است كه ما از آنها آگاهي نداريم و عقل محدود ما به آن نمیرسد، چرا که اوست كه فقط از مصالح و مفاسد نفس الامریۀ اشياء آگاهی داشته و برآن تسلط كامل دارد. اما این عدم استجابت ظاهری مانع وظیفه عباد در دعا کردن و تسبیح و تقدیس حق تعالی نیست که در آن برکاتِ من حیث لایحتسب و زائد الوصفی است.
باید توجه داشت گرچه هر جنبندهای از انسانهای مومن و کافر تا حیوانات از باب رحمت واسعه ی الهی روزيش با اوست که فرمود: ﴿وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَي اللّهِ رِزْقُهَا﴾.[14] و به قول سعدي:
اديم زميــن سفرهی عام اوست
|
براين خوان يغما چه دشمن چه دوست
|
اما اگر آدمی اموری را اضافه بر آنچه خداوند به تمامی جنبندگان زمین داده خواهان بود، بايد دعا كند و از خدا بخواهد و ناامید نشود، در روايتي از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم چنين آمده كه آن حضرت فرمود: رزق و روزي از آسمان به تعداد قطرات باران ميباشد و بر هركس به اندازهاي كه برايش مقدّر شده نازل میشود، ولكن «لله فضول»؛ براي خدا زیادیهایی است كه آنها را از فضلش بخواهيد.[15]
طلب حاجت از طريق محمد و آل محمد علیهم السلام:
اين خواستن و طلب كردن هم طريقه دارد، خداوند فرموده: دو کار میتوانی بكني: يا اينكه مستقيم به خودم بگویی، «ادعوني استجب لكم﴾؛ مرا بخوانيد تا اجابت كنم شما را و يا اينكه به واسطهي محمد و آل محمد علیهم السلام از من بخواه[16] که البته این راه به راه اول بازگشت می کند.
چون زتنهائی تو نومیدی شدی
|
زیر سایه یار خورشیدی شدی
|
رو بجو یار خدائی را تــو زود
|
چون چنان کردی خدا یار تو بود
|
و اين بهترين طریق است، چون كه از وسائط فیض که برگزیدگان عالم کائنات و حجتالله هستند استضاءه میکنید. قرآن کریم میفرماید: ﴿ولله الاسماء الحسني فادعوه بها﴾[17]؛ و براي خدا اسامي نيكوئي است كه بوسيلۀ آن اسامي نيكو خدا را بخوانيد. آن اسماء حسني چیست؟چگونه به آن اسماء، خدا را بخوانم؟ در روايتي امام صادق علیه السلام میفرماید: «نَحْنُ وَاللَهِ الاْسْمَاءُ الْحُسْنَي الَّتِي لاَ يَقْبَلُ اللَهُ مِنَ الْعِبَادِ إِلاَّ بِمَعْرِفَتِنَا»[18]؛ به خدا قسم، ما اسماء حسناي خدا هستیم كه هیچ عملي را بدون معرفت ما قبول نميكند.[19]
شاهد بر این مطلب، ماجراي حضرت آدم ابوالبشر علی نبینا و آله و علیه السلام است كه 200 سال از فراغ بهشت به خاطر ترك اولياي كه كرده بود گريه مي كرد[20]، جبرئيل نازل شد و گفت: اي آدم! آن روزي كه خداوند تو را آفرید، در ساق عرش انوار و تصاویری ديدي؟ گفت: آری! جبرئيل گفت: خدا را به اسامي آنها قسم بده. آدم گفت: خدايا! از تو مي خواهم كه مرا به محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين علیهم السلام ببخشای،﴿فَتَلَقّي آدَمُ مِنْ رَبِّه كَلماتٍ فتابَ عَليهِ اِنَّه هو التَّوابُ الرّحیم﴾[21]. خداوند نيز به بركت آن اسامي او را بخشيد.[22]
در زيارت جامعه كبيره هم مي خوانيم: «بكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَي الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِو بِکُم يُنَفّسُ الهَمَّ وَ يَکشِفُ الضُرَّ»؛ به واسطۀ شما خداوند افتتاح ميكند و ختم و تمام مينمايد و به واسطۀ شما باران رحمتش را نازل مي فرمايد و به واسطۀ شما آسمان را بر بالاي زمين نگهداشته و به واسطۀ شما غم و اندوه را برطرف مي سازد.
پس دو طریق پیشِ رویِ عباد است، هر دو خوب و مستحسن است ولي دومي راه بهتري است.قرآن کریم كه مي فرمايد ﴿وابتغوا الیه الوسیلة﴾[23] ، وسیله منحصر در نماز و روزه نیست، رأس آن، انبیاء عظام و ائمۀ معصومین علیهم السلام است. اگر مي خواهيد زودتر به حوائجتان برسيد، دومين راه را برويد. چرا که در واسطه قرار دادن اهل بیت:توسل به پروردگار نیز ملاحظه شده است. مرد نابینایی از پیامبراكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم تقاضای دعا کرد، پیامبر به او فرمود: وضوي کاملی بگير و دو ركعت نماز بخوان و پس از آن، اين دعا را بخوان:
«اللّهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبیک محمّد نبی الرحمة، یا محمد! انّی توجّهت بک الی ربّی فی حاجتی لتقضی لی اللّهم شفّعه فیّ»[24] مثل اينكه از كسي مي پرسند: راه نجف از كدام طرف است؟ مي گويد: از راه زمینی با این خصوصیات ولكن يك راه ديگر هم داردكه نزديكتر است و آن اين است كه با هواپيما بروي. ائمة طاهرین آبرودار نزد حق تعالی و بندگان خاص اویند مسیرهای دشوار و طاقت فرسای زندگی را به گونه ای هموار می کنند که قابل تصور و درک نیست، آنان کشتی های نجاتند که در دریای متلاطم و در شبهای تاریک و ظلمانی همچون نسیم حیات بخش در حرکتند و بدون هیچ گونه انحراف و اعوجاجی ما را به مقصد می رسانند و هدایت به امر می نمایند: ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ﴾[25]
و البته بین معصومین علیهم السلام نیز مراتب، وجود دارد؛[26]«کلّنا سفينة النجاة و لکن سفينة الحسين اوسع و في لجَ البحر اسرع»[27] ؛ تمام ما اهل بيت، كشتي نجات هستيم و لكن كشتي حسين علیه السلام بزرگتر و در درياي عميق و طوفاني سرعتش بيشتر است.
[2] .دعوات راوندي: 18ح8، بحارالانوار:90/300
[3] .عدّة الداعي:33،بحارالانوار:90/300
[4] .ذات نايافته از هستي بخش ** كي تواند كه شود هستي بخش
[5] . برگرفته از دعای ماه رجب از امام سجاد سلام الله علیه
[7] .كافي: 2/496ح4، توحيد صدوق:182ح 17، بحارالانوار:3/329ح29
[8] . سوره بقره:آيه152. در روايتي امام صادق علیه السلام مي فرمايد: « خداوند هر مومني كه او را ياد كند، او نيز او را ياري مي كند و بدانيد كه هيچ مؤمني ياد خدا نمي كند الّا اينكه خدا نيز او را به نيكي ياد مي كند... ». (كافي:8/7 ح 1)
[10]. فرزند آدم را با فخر چكار؟! كسي كه اولش آب گنديده و آخرش مردار بو گرفته است «لايرزق نفسه و لايدفع حتفه»؛ نه خودش را مي تواند روزي دهد و نه مي تواند مرگش را دفع كند. (نهج البلاغه:4/104 ح454؛ بحارالانوار:70/294 ح28)
[11]. در روايتي زراره از امام باقر علیه السلام نقل ميكند كه آن حضرت در ذيل اين آيۀ شريفه فرمود: مراد از عبادت دعا كردن است« و افضل العبادة الدعا»؛ و بهترين عبادت دعا كردن است. (كافي: 2/466ح1)
[13]. چنانكه از روايات اهل بيت:چنين استفاده مي شود كه انسان، هميشه و در همه حال ( چه در حال رفاه و آسايش و چه در سختي و بلا) بايد دعا كند و با خدا ارتباط داشته باشد كه اگر چنين بود، در هنگام مبتلا شدن به بلا ، دعايش زودتر مستجاب مي شود. در روايتي امام صادق علیه السلام ميفرمايد: «كسي كه در دعا كردن مقدّم باشد (يعني هميشه اهل دعا باشد) هنگامي كه بلا بر او نازل مي شود، دعايش مستجاب مي شود و ملائكه صداي او را كه مي شنوند، مي گويند : اين صداي معروف وآشنايي است و (برعكس) كسي كه اهل دعا كردن نيست، در هنگام نزول بلا، دعايش مستجاب نمي شود و ملائكه مي گويند: صاحب اين صدا را ما نمي شناسيم و بنابر نقلي ميگويند: ديروز كجا بودي كه امروز آمدي؟(كافي:2/472، باب تقدّم در دعا)
[14] . سوره هود:آيه6؛ و هيچ جنبندهاي در زمين نيست مگر [اينكه] روزيش بر عهده خداست.
[15] . وسائل الشيعه: 7/121، باب 48 از ابواب الدعا( يكي از اصحاب امام باقر علیه السلام به آن حضرت عرض مي كند : فدايت شوم! مردم مي گويند خواب بعد از نماز صبح مكروه است ، چون كه روزيِ انسانها در آن وقت تقسيم مي شود. امام باقر علیه السلام فرمود: روزيِ هر كس مقدر و تقسيم شده است، ولكن براي خدا زيادي هست كه آن را از اذان صبح تا طلوع آفتاب تقسيم مي كند، و اين است معناي قول خداوند كه مي فرمايد: « واسئلو الله من فضله»؛ از فضل خدا بخواهيد. سپس فرمود: ذكر خدا بعد از اذان صبح اثرش ـ براي طلب روزي ـ از داد و ستد كردن در زمين بيشتر است.)(رك: تفسير عياشي: 1/240 ح119، بحارالانوار: 5/147ح7)
[16] . (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ...)؛ اي كساني كه ايمان آورده ايد، از خدا پروا كنيد و وسيله و آنچه كه شما را به خدا نزديك مي كند بطلبيد و به دست آوريد...( مائده :35) در تفاسير روايي ما چنين آمده كه مراد از « وسيله » اهل بيت:مي باشند و در روايتي چنين نقل شده كه معناي(و ابتغوا اليه الوسيله) اين است كه : « تقربوا اليه بالامام 7»؛ به واسطۀ امام علیه السلام به خدا نزديك شويد. (رك: عيون اخبار الرضا7 :1/63 ح217؛ تفسيرقمي1/168، بحارالانوار: 25/23)
[17] . سوره اعراف: آيه 18
[18] . كافي: 1/143ح4، بحارالانوار: 25/ 5 ح7
[19] . و در روايت ديگري اميرالمؤمنين7 مي فرمايد: «... نحن الاسماء الحسني التي إذاسئل الله عزّوجلّ بها أجاب ...»؛ ما اسماء حسنايي هستيم كه اگر از خداي عزوجل به واسطۀ آن اسماء سوال كنند ، جواب مي دهد. ( المحتضر حسن بن سليمان حلي: 136، بحارالانوار: 27/38 ح5)
[20] . وسائل الشيعه:19/36 ح 2 (كتاب المزارعه باب4)، بحارالانوار:96/61 ح31
.[21] سوره بقره: آيه 37؛ پس آدم كلمات و سخناني را از پروردگارش دريافت نمود و خدا توبۀ او را پذيرفت، زيرا او توبه پذيرِ مهربان است.
[22]. رك: اليقين:174، تفسير فرات كوفي : 57 ح16،بحارالانوار: 26/325ح8
[23] . سوره مائده: آيه 35 : به سوي او وسيله را طلب كنيد.
[24]. خداوندا! بدرستي كه من از تو مي خواهم و به واسطۀ پيامبرت محمد نبي رحمت به سوي تو توجه مي كنم، اي محمد! همانا من به واسطۀ تو به سوي پروردگارم متوجه مي شوم تا حاجت مرا برآورده سازي، پروردگارا! تو نيز شفاعت او را دربارۀ من قبول فرما. (الخرائج و الجرائج: 1/55 ح88، بحارالانوار18/13 ح32؛ مسند احمد: 4/138) مستدرك حاكم: 1/313؛ (خداوندا! بدرستي كه من از تو مي خواهم و به واسطۀ پيامبرت محمد نبي رحمت به سوي تو توجه مي كنم، اي محمد! همانا من به واسطۀ تو به سوي پروردگارم متوجه مي شوم تا حاجت مرا برآورده سازي، پروردگارا! تو نيز شفاعت او را دربارۀ من قبول فرما).
[25]. سوره سجده:آیه 24؛ و ما از ایشان امامانى قرار دادیم که بامر ما هدایت مىکردند، و این مقام را بدان جهت یافتند که صبر مىکردند، و به آیات ما یقین می داشتند.)
[26]. در روايتي از امام صادق علیه السلام چنين آمده كه ميفرمايد: اميرالمؤمنين علیه السلام در نزد خدا از تمام ائمه:افضل است و ثواب اعمال آن بزرگواران براي آن حضرت است « و علي قدر اعمالهم فضّلوا »؛ و بر طبق مقدار اعمالشان آن بزرگواران فضيلت و برتري پيدا مي كنند. و در روايت ديگري راوي از آن حضرت سوال ميكند: آيا ائمه: بر يكديگر برتري و فضيلت دارند؟آن حضرت ميفرمايد: در حلال و حرام و تفسير قرآن، علم آنها مساويست ولي در غير اينها ، برخي بر برخي ديگر فضيلت و برتري دارند.(رك: كافي: 4/579 ح3، بحار الانوار: 25/361 ح19، اختصاص : 266-268، بحارالانوار:25/358- 360).
[27]. یا به عنوان روایت و یا به عنوان کلامی از مرحوم شوشتری صاحب الخصائص الحسینیة